مسئولان روسیه امروز بهطور رسمی گوگل را بهدلیل حذفنکردن لینکهای وبگاههای مسدودشده در این کشور به قانونشکنی متهم کرد.
روسکومنادزور، سازمان نظارت بر ارتباطات روسیه اعلام کرد گوگل به پایگاه داده وبگاههای مسدود در این کشور متصل نشده و بدینترتیب از قوانین این کشور تخطی کرده است.
طبق اعلام سران رسمی، این غول جستوجوی دنیای اینترنت فقط با جریمهای تا سقف ۷۰۰هزار روبل (حدود ۱۰هزار دلار) مواجه خواهد شد که این جریمه برای شرکتی به بزرگی گوگل ناچیز است. باوجوداین، گزارشهای رویترز از آن حکایت میکند که دولت روسیه بهدنبال جریمههای شدیدتری برای گوگل، مانند ۱درصد از سود سالیانه بهدلیل ناسازگاری با قوانین مشابه است. روسیه در سالهای اخیر قوانینی وضع کرده که اختیارات دولت در سانسور وب را افزایش داده است. این قوانین موجب بروز اختلافات بین دولت روسیه و وبگاههای بزرگ مانند ویکیپدیا شده است.
گوگل در گذشته نیز با جریمههای نسبتاً شدید دولت روسیه مواجه شده است. برای مثال در سال ۲۰۱۶، این کشور جریمهای ۶.۷۵ میلیون دلاری برای گوگل بهدلیل سوءاستفاده از پلتفرم اندروید درنظر گرفت.
گوگل تا این لحظه دربارهی این اعلامیه نظری نداده است.
اینستاگرام روز گذشته اعلام کرد که قصد دارد پلتفرمش را برای کاربرانی بیشتر دردسترس قرار دهد که به اختلال بینایی مبتلا هستند. این شرکت تصمیم گرفته امکان اختصاص متن جایگزین را برای عکسها فراهم کند. چنین متنی میتواند بهمنظور ارائهی توضیح برای عکس اشتراک گذاشتهشده بهکار رود. درنتیجه، توضیح اضافهشده بهوسیلهی ماشین صفحهخوان (Screen Reader) خوانده میشود و افراد نابینا میتوانند اطلاعاتی دربارهی عکسهای موجود در فید اینستاگرام خود بشنوند و درک بهتری از تصویر مدنظر بهدست آورند.
دو راه برای اختصاص متن جایگزین برای عکسها وجود خواهد داشت: اولین روش با استفاده از هوش مصنوعی است. درواقع، اینستاگرام فناوری تشخیص اشیا را برای تولید خودکار توضیحات عکسها بهکار میبرد. توصیفات تولیدشدهی هوش مصنوعی شامل فهرستی از اشیایی خواهد بود که در عکس حضور دارند. اگرچه ممکن است متن اضافهشده کمی ابتدایی بهنظر برسد، این روش تنها راه عملی برای فراهمکردن محتوای مناسب برای میلیاردها عکس موجود در اینستاگرام است.
در روش دوم، کاربران خودشان بهطور مستقیم متن جایگزین را برای عکسهای خود وارد میکنند. اینستاگرام قسمتی را برای ورود توضیحات درنظر گرفته که وقتی عکسی آپلود میشود، دردسترس قرار میگیرد. انتظار میرود توصیفهای کاربران دربارهی عکسهایشان با جزییات بیشتر و ادبیات بهتری درمقایسهبا متن خودکار هوش مصنوعی همراه باشد.
اینستاگرام اعلام کرده برنامههای بیشتری برای بهبود دسترسی افراد کمتوان دارد؛ اما اطلاعات بیشتری دراینزمینه ارائه نکرده است. فیسبوک، مالک اینستاگرام، هم در سالهای اخیر با اضافهکردن متن جایگزین در اپلیکیشن موبایل و ارائهی زیرنویس همزمان در ویدئوهای زنده، گامهای مشخصی برای بهترشدن تجربهی کاربری افراد کمتوان برداشته است.
در دنیای کنونی، برقراری ارتباط با همهی مردم جهان در هر کشور و منطقهای آسان و سریع شده است. این قابلیت و تمایل ما برای برقراری ارتباط با مردم دیگر، باعث ظهور غولهایی همچونفیسبوک و توییتر و اینستاگرام شد. البته، شبکهها و سرویسهای ایجادشده درظاهر برای رفع نیاز ما به ارتباطات طراحی شدهاند. اگر کمی عمیقتر به آنها نگاه کنیم، با مخازنی از اطلاعات روبهرو میشویم که برای شرکتهای تبلیغاتی و دولتها جذاب و کاربردی هستند. کاربران این شبکهها پس از مدتی متوجه میشوند چگونه درحالخدمت به صاحبان اصلی آنها هستند.
درواقع، این شبکههای اجتماعی بدون تلاش خاصی برای تهیهی محتوای حرفهای، فقط از محتوای تولیدشدهی کاربران استفاده میکنند و آن را به قیمتی بسیار گزاف به مشتری دلخواهشان میفروشند. دراینمیان، کاربران یا همان تولیدکنندگان اصلی محتوا فقط شهرتی زودگذر بر اثر لایک و ریتوییت دیگران دریافت میکنند.
اِشکال گفتهشده، یکی از دلایلی بود که آمار کاربران در برخی از شبکههای اجتماعی کاهش یافت. درواقع مردم بهمرور زمان، متوجه اهداف این شبکهها و رسانهها شدند و برخی از آنها تمایلی به ادامهی این همکاری یکطرفه نداشتند. دلیل دیگر مشکلات حریم خصوصی (Privacy) در این پلتفرمها بود. درواقع، نفوذ به این شبکهها و سرقت اطلاعات شخصی کاربران و درنهایت، فروش آنها به مجرمان سایبری باعث شد بسیاری از کاربران به این شبکهها بیاعتماد شوند.
بلاکچین در سالهای اخیر، ظرفیتهایش را در بخشهای مختلف دنیای فناوری نشان داده است. بسیاری از کارشناسان این فناوری را سیستم غالب آیندهی جهان میدانند. دراینمیان باتوجهبه مشکلات گفتهشده دربارهی رسانههای اجتماعی، جستوجو برای راهحل بلاکچینی این بخش نیز شروع شد.
بلاکچین علاوهبر پشتیبانی و راهاندازی تمامی انواع رمزارز، کاربردهای بسیار دیگری هم دارد. در تعریف ساده، این فناوری روشی قدرتمند و نامتمرکز برای ذخیرهی اطلاعات و خصوصا رکوردها محسوب میشود که در پیادهسازی انواع شبکههای جهانی کاربرد دارد. قدرت اصلی این شبکه نیز در روش ثبت و تأیید اطلاعات در آن خلاصه میشود. اطلاعات بلاکچین نه در یک هاست ثابت، بلکه در تعداد زیادی نود شبکه با قوانین برابر نگهداری میشود.
اگرچه تاکنون اکثر کاربردهای بلاکچین در بحثهای مالی و خصوصا رمزارز خلاصه شده، این فناوری قابلیت پیادهسازی و کاربرد در بسیاری زمینههای دیگر را نیز دارد. رسانههای اجتماعی هم یکی از زمینههایی هستند که میتوان با پیادهسازی بلاکچین کاربرد آنها را بهتر کرد.
ازآنجاییکه بلاکچین با تکیه بر حریم خصوصی و اعتبار اطلاعات و امنیت طراحی شده، با نگاهی اولیه میتوان ظرفیتهای آن را در بحث پلتفرمهای اجتماعی درک کرد. در این پلتفرمها، تولیدکنندگان محتوا خواهند توانست حداکثر استفاده را از قابلیتهای این شبکه ببرند. تصور کنید محتوایی تولید میکنید و برای کسب درآمد از آن خودتان کنترل همهی بخشها را دردست دارید. بهبیاندیگر، اگر قرار باشد پولی از محتوا کسب شود، تولیدکننده بخش اعظم آن را دریافت میکند.
فیسبوک را با فناوری بلاکچین درنظر بگیرید. این شبکه با پیادهسازی فناوری جدید، امکانات زیر را برای کاربر فراهم خواهد کرد:
این حریم خصوصی به خود پلتفرم نیز گسترش مییابد. درواقع، حتی مالکان این شبکهی اجتماعی نیز توانایی سرککشیدن در اطلاعات شما را ندارند. درنتیجه، آنها نمیتوانند دادههای شما را بدون اجازه بفروشند. شایان ذکر است برخی شبکههای اجتماعی کنونی مانند فیسبوک، حتی در برخی اوقات نمیدانند چه دادهای میفروشند.
با استفاده از فناوری بلاکچین، واسطهها از روند تولیدوفروش محتوا حذف میشوند و امنیت حریم خصوصی نیز بهتر تأمین میشود. درنهایت، اعتبار رسانههای اجتماعی افزایش مییابد و با حفظ هرچهبیشتری حریم خصوصی کاربران، همهی بازیگران این صنعت خشنود هستند.
علاوهبر حفظ حریم خصوصی، فرصتهای درآمدی نیز برای کاربران فراهم میشود. با استفاده از فناوری بلاکچین، عمدهی سود محتوای تولیدشده بهجای پلتفرم بهسمت کاربر سرازیر میشود. با اختصاص رمزارز مناسب برای این پلتفرمهای جدید، شما محتوایی کامل تولید میکنید که با استفاده از این ارزها هزینهی آن را دریافت خواهید کرد.
درنهایت، اقتصاد ایجادشده از این روش پایدارتر خواهد بود و همهی افراد درگیر در آن نیز منفعت خواهند برد. کاربران این شبکههای اجتماعی نیز از امنماندن اطلاعاتشان و همچنین کسب درآمد از تلاش خود مطمئن خواهند بود.
عذرخواهی واقعی درک خالصانهی عملکرد اشتباه، احساس پشیمانی از علت اشتباه، خسارات واردشده بر اثر آن و جبران عملکرد را دربرمیگیرد. بدون اینها عذرخواهی کلامی هیچ ارزشی ندارد و فقط طنزی بیمعنی برای بخشیدهشدن خواهد بود. غولهای فناوری از ما اینچنین عذرخواهی میکنند. تلاش آنها فقط شامل تسکین کلامی افراد متضرر میشود و هیچ اقدام عملی یا تغییر نظاممند برای جلوگیری از مشکلات مشابه در پی آن رخ نمیدهد.
برخی اوقات این عذرخواهیها بهصورت یک پُست وبلاگ منتشر میشوند. برخی عذرخواهیهای شدیدترِ غولهای اینترنت نیز شامل مصاحبههای متعدد مدیران اجرایی است؛ اما درنهایت، تعداد کمی از آنها تغییرات زیرساختی در کسبوکار اصلی را شامل میشود.
متأسفانه مدل درآمدی غولهای فناوری اغلب با آنچه ترجیح میدهیم، متفاوت است. بهعنوان مثال، ما بهدنبال حفظ حریم خصوصی هستیم؛ اما آنها هرچهبیشتر برای هدفدهی بهتر کاربران و دادههای شخصیسازیشده تلاش میکنند. ما به کنترل توجهمان نیاز داریم؛ اما آنها با تبلیغاتمتعدد، همهی تلاششان را برای ازبینبردن تمرکز ما بهکار میگیرند. افزونبراین، ما بهعنوان کاربران انتظار داریم دستگاههایمان بهصورت قانونی و اخلاقی و بدون اهداف جاسوسی طراحی و ساخته شوند. درمقابل، شرکتها سوددهی خود را در تولید تجهیزات در مراکز ارزانقیمت و استانداردهای پایین کارگری و نظارت بر تولید میسازند.
در مثالی دیگر، مردم میخواهند فناوریهای روز با احساس مسئولیت به اخلاقیات انسانی بهکار گرفته شوند. درمقابل، قراردادهای دولتی سودمند و جمعیت جذاب کشور چین، اخلاقیات شرکتها را خدشهدار میکند (کنایه به پروژهی موتور جستوجوی چینی گوگل). درنهایت، کاربران اینترنت به فناوریها و قابلیتهایی مفید نیاز دارند؛ اما شرکتها از گرفتارشدن آنها در قابلیتهای قدیم و اعتیاد به آن درآمدزایی میکنند.
در نتیجهی تمامی تعاریف گفتهشده، حتی اگر مدیران اصلی شرکتهای بزرگ دنیای فناوری کاملا صادقانه بهدنبال اصلاحات در سیستمشان و جبران خسارتهای گذشته باشند، دستان آنها با مدلهای درآمدی بسته میشود؛ مدلهایی که تمرکز کوتاهمدت و گزارشهای درآمدی سهماهه را در اولویت کارایی شرکت قرار میدهند. درواقع، آنها با وجود عذرخواهی باز همان روند قبلی را تکرار میکنند.
وانشگتن پست اخیرا گزارشی منتشر کرد که در آن، عذرخواهیهای مکرر مارک زاکربرگ بررسی شدهاند. طبق این گزارش، او بارها بابت سیاستها و عملکردفیسبوک عذرخواهی کرده؛ اما تغییر چندانی در آن شرکت ایجاد نشده است. درواقع، غولهای فناوری خودبهخود اصلاح نمیشوند.
تهدید ما کاربران به ترک شبکههای اجتماعی و دیگر سرویسهای اینترنت، ازلحاظ تئوری باید مدیران آنها را به اصلاح رفتارشان وادار کند. باوجوداین، غولهای فناوری به ابزارهایی اساسی تکاملیافته شبیهاند که بسیاری از ما تصور زندگیکردن بدون آنها را نیز نداریم.
اگر شبکههای اجتماعی و سرویسهای آنها را ترک کنید، پاسخی برای این سؤالها دارید: چگونه با دوستان ارتباط برقرار کنیم؟ چگونه نیازهای خود را پیدا کنیم؟ چگونه کارهایمان را انجام دهیم؟ چگونه وقتگذرانی کنیم؟ در زمان تنهایی با چه نرمافزار و سختافزاری کار کنیم؟ ما زندگی خود را بهوسیلهی فناوری پیش میبریم. درواقع، به این ابزارها معتاد شدهایم و از حذفکردن آنها میترسیم.
اگر جایگزینهایی در دنیا وجود داشت، شاید میتوانستیم غولها را به مسئولیتپذیری بیشتر وادار کنیم؛ ولی بزرگی و تأثیرات شبکهای و تأمین خدمات گسترده باعث ایجاد انحصاری نسبی در این حوزهها شده است. درواقع، انتخابهای دوم ما در این موضوعات عموما فاصلهای چشمگیر با بازیگران کنونی دارند.
شبکهی اجتماعی جذاب دیگری وجود دارد که امکاناتی عالی دراختیار ما قرار دهد و در مالکیت فیسبوک نباشد؟ تولیدکنندهی رایانه و تلفنهمراهی بهخوبیِ اپل و سامسونگ و دیگر بازیگران بازار میشناسید؟ بهجز اندروید و iOS، از چه سیستمعاملی برای گوشیهای هوشمند استفاده کنیم؟ بهجای آمازون یا دیگر فروشگاههای انحصاری اینترنتی از کجا خرید کنیم؟ پس از گوگل، چه موتور جستوجوی باکیفیتی میشناسید؟ این سؤالها دربارهی اپلیکیشنهای پیامرسان و حتی ویرایشگرهای فایل نیز بیجواب میمانند.
یکی از معدود واکنشهای شدید دنیای فناوری که به جنگی تمامعیار بدل شد، هشتگ DeleteUber# بود. تبعیضهای جنسیتی در محیط کار، پروتکلهای مبهم کسبوکار، قیمتگذاریهای ناعادلانه و... همگی باعث شدند تا شرکت تاکسی اینترنتی اوبر با مشکلاتی بزرگ مواجه شود.
در آمریکا، کاربران گزینهی دیگری بهنام Lyft داشتند که با ترک اوبر بهخاطر دلایل مذکور از آن استفاده کردند. دراینمیان، سرویس لیفت سود فراوانی کسب کرد و مدیرعامل اوبر نیز استعفا داد تا تغییراتی اساسی در این شرکت انجام شود.
داستان اوبر نشان میدهد قانونگذاران باید مقرراتی برای جلوگیری از انحصار در حوزههای مختلف وضع کنند؛ قوانینی که به کاربران امکان جابهجایی اطلاعات و سرویسها را بدهد و آنها مجبور به استفاده از شرکتی با رفتارهای غلط نباشند.
بااینحال بهدلیل نبود جایگزینهایی برای غولهای اینترنت، ترک سرویسهای آنها کاری نادرست محسوب میشود. درنهایت، آنها ما را به اصطکاک و رویارویی حساس کردهاند. حتی پس از بحرانهای جدی، انتشار گستردهی اطلاعات، فاششدن فرهنگ سازمانی اشتباه و بهکارگیری روشهای ناعادلانه، ما به این شرکتها وفادار میمانیم. دلیل اصلی این وفاداری پس از همهی این بحرانها نیز ترس ما از ناپایداری زندگی بدون آنها است.
بهعنوان مثال، حتی فیسبوک پس از تمامی اخبار و شایعات منتشرشده در ماههای گذشته، یکمیلیون کاربر جدید در فصل گذشته در آمریکا و کانادا جذب کرد. درواقع، کاربران دنیای فناوری نمیتوانند با رفتارهای خود چیزی را تغییر دهند. ما بهخاطر وفاداری زیاد به این شرکتها توانایی بهبود رفتارهای آنها را نداریم.
دراینمیان، قانونگذاران نیز در اجرای مقررات ناکام ماندهاند. برای نمونه، در سال جاری کنگرهی آمریکا مدیرعامل فیسبوک را برای پاسخگویی فراخواند؛ اما نتایج آن جلسه چیزی بهجز چند سؤال مضحک و بهانهای برای طنزپردازان اینترنتی نبود. در نمونههای مشابه دیگر نیز مقامهای از اعمال هر تغییر درخورتوجهی ناکام ماندهاند.
درنتیجهی این نانوانیها، تحقیقات آماری نشان میدهد بیش از ۵۵درصد آمریکاییها از ناتوانی دولتها برای قانونمندکردن شرکتهای فناوری میترسند. بهعلاوه، وقتی قانونگذاران وارد این قضیه میشوند، احتمال دارد فعالیتهای آنها اثر سوء داشته باشد. برای مثال، قانون GDPR با هدف کاهش سلطهی گوگل و فیسبوک و شفافترکردن عملکرد آنها و کاهش اطلاعات جمعآوریشدهی آنها وضع شد.
بااینحال، قانون مذکور بیشتر بازیگران کوچک بازار را تحتتأثیر قرار داد و حتی برخی از آنها را از رقابت خارج کرد. درمقابل، غولهای فناوری بهقدری منابع و قدرت داشتند که از این قوانین نیز گذر کردند. پس از وضع این قانون، گوگل سهم خود در بازار تبلیغات دیجیتال را افزایش داد. بهعلاوه، فیسبوک کمترین کاهش سهم را تجربه کرد؛ اما شرکتهای کوچک تبلیغاتی ۲۰ تا ۳۰درصد از کسبوکارشان را ازدست دادند.
در جریانی دیگر، وضع قانونی با نام Honest ads در آمریکا بهجریان افتاد که از کمپینهای انتخاباتی تقاضا میکند شفافیت بیشتری در پلتفرمهای اینترنتی داشته باشند. نیاز به وضع این قانون پس از اتفاقات رخ داده دربارهی انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا بیشتر احساس شد و با وجود حمایت بزرگانی همچون توییتر و فیسبوک، هنوز تصویب نشده است.
دربارهی انحصارگرایی نیز اقدامات خاصی برای جلوگیری از خرید رقبا بهوسیلهی شبکههای اجتماعی انجام نشد. همین نبود قانونگذاری صحیح به فیسبوک اجازه داد تا بهراحتی و بدون مانع واتساپ واینستاگرام را بخرد. افزونبراین، دولتهایی همچون بریتانیا که در بطن جریانات کمبریج آنالاتیکا بودند، تصمیمهایی جدی برای مقابلهبا شبکههایی همچون فیسبوک گرفتند؛ اما قانونگذاریهای ضعیف شاید بهجای این غولها، بازیگران کوچک و ساختارشکنان بازار را هدف قرار دهد. درنهایت، ما کاربران اینترنت نمیتوانیم به امید دولتها و قانونگذاران برای اصلاح کارکرد شبکههای اجتماعی و غولهای فناوری بمانیم.
کارشناسان معتقدند بهترین فرصت برای تغییر این روندِ شرکتهای بزرگ دنیای فناوری از داخل خودشان بهوجود میآید. درواقع، رقابت برای جذب استعدادهای برتر و حفظ کارمندان سختکوش و مستعد بهمنظور تأثیرگذاری بر روند توسعهی محصولات و کاهش هزینهها بهشدت جریان دارد. دراینمیان، غولهای فناوری با جذب این استعدادها دربرابر دیدگاهها و انتقادهای درونی آسیبپذیر شدهاند. بهبیاندیگر، جذب نیروهای جدید برای این شرکتها هزینهای بسیار بیشتر از حفظ کارمندان فعلی دارد.
بهعنوان مثال، چهارهزار کارمند گوگل در اعتراض به قرارداد پروژهی Maven طوماری امضا کردند و برخی از آنها نیز استعفا دادند. درنهایت، شرکت از تمدید این قرارداد خودداری کرد. این پروژهی هوش مصنوعی با هدف استفاده در سلاحهای پهپادی شکل گرفته بود. در جریانی دیگر، بیستهزار کارمند شرکت مذکور به سیاستهای این شرکت درزمینهی آزارواذیت جنسی اعتراض کردند و درنهایت، نهتنها این شرکت، بلکه فیسبوک و Airbnb نیز قوانین خود را دراینزمینه تغییر دادند.
فیسبوک پویشی برای ارتباطات داخلی راهاندازی کرد تا در جریان انتشار اخبار و گزارشهای مختلف منابع خبری دربارهی مشکلات این شرکت، کارمندان را با اطمینانخاطر بیشتری دربارهی رشد خود تغذیه کند. در این پویش، مدیران فیسبوک با کارمندان از نزدیک صحبت کردند و با قبول اشتباهاتشان قول دادند وضعیت بهبود پیدا کند. این تغییرات و واکنشهای داخلی قطعا عمیقتر و تأثیرگذارتر از عذرخواهیهای عمومی بودند.
سالها به کارمندان دنیای فناوری اعتماد کردهایم تا محصولاتی بسازند که هرروزه از آن استفاده میکنیم. اکنون امید ما برای بهبود همین محصولات باز به خود آنها بازمیگردد. آنها مسئولیتهای سنگینی دارند تا استعدادهای خود را در مسیر حرکتهای مثبت قرار دهند. در مواقع بحرانیتر هم این کارمندان باید درمقابل اهداف و برنامههای تجاری و غیراخلاقی کارفرمایانشان قرار بگیرند.
لینکهای ویران یا از کارافتاده از مهمترین دلایل کاربران برای ترک کردن سایت شما میباشند. زمانی که یک بازدیدکننده از منبعی سایر وارد لینک گرد از صفحات سایت شما شود و با ارور 404 روبهرو شود، بدترین حس شدنی را به سایت شما پیدا خواهد کرد. سپس اسم سایت شما به عنوان یک سایت ضعیف و اسپم در ذهن این افراد تداعی میشود و همین علت برای کاهش چشمگیر بازدید سایت کافیست. بدتر از آن، گوگل و موتورهای جستجوی دیگر، سایتهایی که دارای این لینکهای از کارافتاده باشند را جریمه میکنند.
پس اگر مدتی است که سراغ مطالب کهن و لینکهای صفحات سایر سایت نرفته اید سری به آنها بزنید. خوشبختانه ابزارهای خوبی برای این شغل ارائه شده اند الی بتوان با کمک آنها به صورت اتوماتیک لینکهای ویران را معرفی کرد. وبسایتهای آنلاینی همچون Deadlinkchecker.com/ ، BrokenLinkCheck.com و DrLinkCheck.com از قدرتمندترین ابزارهای اینترنتی برای این قصد هستند. اگر سیستم مدیریت محتوای شما وردپرس است نیز میتوانید از افزونههایی همچون Broken Link Checker استفاده کنید.
متدهای کسب ترافیک پولی
20. از تبلیغات شبکههای اجتماعی کاربرد کنید
شبکههای اجتماعی هم به چهره مجانی و هم به صورت پولی قابل کاربرد هستند. اگرچه استفاده از تبلیغات این شبکهها در ایران خیلی مرسوم نیست ولی مخاطبین این تبلیغات میتوانند هزاران ایرانی باشند. فیسبوک با ارائه افزار تبلیغاتی انحصاری خود با نام Facebook Ads و افزار پیوسته با آن یعنی Pixel در دنیای تبلیغات آنلاین انقلابی کبیر برپایی کرده است. از طرف دیگر، شبکه اجتماعی اینستاگرام نیز سیستمی جالب و متفاوت از تبلیغات آنلاین فراهم کرده است که از راه آن، تبلیغ و لینک شما را به شمار مشخصی از کاربران فعال به صورت هدفمند به نمایش در میآورد.
اینفوگرافیک: چطور از اینستاگرام برای تبلیغات کاربرد کنیم؟
21. از تبلیغات PPC گوگل استفاده کنید
گوگل با ارائه ابزاری جامع، یکپارچه و بسیار کاربردی امکان ارائه تبلیغات شما به چهره ریزبین به مخاطبین مشخص را فراهم کرده است. شما میتوانید تبلیغ خویش را با واژه ها کلیدی ویژه برای افرادی که آن کلمه کلیدی را جستجو میکنند شخصیسازی کرده و به راحتی هر تعداد بازدید که میخواهید سفارش دیتا و در مدت سررسید کوتاهی آن بازدیدها را اخذ کنید. گوگل همچنین گونه ها دیگری از تبلیغات همانند نیز در پسندیدن وبمستران پیمان دیتا است. برای کسب اطلاعات بیشتر از مقاله "تبلیغات کلیکی چیست و چگونه میتوانیم با آن بازرگانی خود را متحول کنیم؟" دید کنید. در ضمن به منظور آشنایی با سیستم یکپارچه Google AdWords میتوانید نوشتار "گوگل ادوردز و راهنمای جامع و کامل پیشه با آن" را مطالعه نمائید.
22. اینفلوئنسر مارکتینگ را امتحان کنید
اینفلوئنسر مارکتینگ یکتا از راهکارهای مطمئن برای شناسایی شما به صدها، هزاران و حتی میلیونها کاربر از طریق افراد نامی و سرشناس است. درواقع، شما با به خدمتگیری این کسان تأثیرگذار (از طریق سفارش تبلیغ به آنها) پیام خود را از طریق این افراد منتشر خواهید کرد. بسیاری از کاربران و پیروان این اشخاص، به حرفها و توصیههای آنان اهمیت دیتا و چنانچه این کسان سرشناس چیز خاصی را رهنمود دهند، درصد قابل توجهی از طرفداران آنها بدون هیچ چون و چرایی آن چیز خاص را دنبال میکنند. برای شما این تبلیغ میتواند سایت، محصول یا سرویستان باشد. فلذا میتوانید با هزینه در مبحث اینفلوئنسر مارکتینگ رهسپار پسندیده برای افزایش بازدید وبلاگ خود برپایی کنید.