در سالهای اخیر، شاهد توجه بسیار زیاد رسانهها و کاربران به قوانین Antitrust بودهایم. این دسته از قوانین در کشورهای مختلف با نامهای گوناگون شناخته میشوند. برای مثال، در ایالات متحده به آنها قوانین رقابت یا ضدرقابت و در چین ضدانحصار گفته میشود. چنین قوانینی برای جلوگیری از سوءاستفاده احتمالی پلتفرمهای بزرگ در راستای فروشنده، نشردهنده یا مارکتپلیسهای اغواگر تدوین و حتی در عرصههای سیاسی نیز به یکی از بحثهای داغ تبدیل شده است. در سوی دیگر، استارتاپهای بسیاری در سالهای اخیر سعی کردهاند درمقابل قدرت بسیار زیاد چنین پلتفرمهایی مقابله کنند و از آزادی عمل آنها در استفاده از قدرت بیشازحد خود جلوگیری کنند.
Presearch یکی از همین استارتاپها است که در سال ۲۰۱۷ مبتنیبر پلتفرم بلاکچین تأسیس شد. این استارتاپ قصد دارد با استفاده از توکن ارزهای مجازی، اقدام به تمرکززدایی در بحث جستوجو در اینترنت کند؛ بخشی که سالهای بسیار زیادی در کنترل گوگل بوده و این شرکت نقش بسیاری در انتخاب محتوای نمایش داده شده برای کاربران و تجربهی آنها در فضای مجازی دارد. پیشینهی این استارتاپ به حدود یک دهه قبل برمیگردد؛ زمانیکه هدف اصلی آن، ایجاد فهرستی از کسبوکارهای محلی بود" اما دیری نپایید که فعالیتهای گوگل روی آنها سایه انداخت و تلاشهای آنها بهواسطهی سرویسهای جدید این غول بزرگ فناوری بینتیجه ماند.
هستهی اولیه استارتاپ در سال ۲۰۰۸ تحت دامنهی Shopcity.com شروع به فعالیت کرد. این استارتاپ واقع درسیلیکونولی، اقدام به نمایش کسبوکارهای محلی در نتایج جستوجوی گوگل میکرد و قصد داشت با این کار، شناخت کاربران از کسبوکارهای اطراف خود را افزایش دهد و دسترسی خریداران به آنها را آسانتر کند؛ اما Shopcity در سال ۲۰۱۱ اعتراض خود را به نحوهی رتبهبندی محتوا در جستوجوهای گوگل اعلام کرد.
طبق گفتههای این شرکت، گوگل محتوای مربوطبه آنها را در درجهی کمکیفیت قرار داده بود؛ بههمیندلیل، نتایج آنها در صفحات میانی یا انتهایی جستوجو نمایش داده میشد؛ صفحاتی که اغلب کاربران بازدید نمیکردند. گوگل نیز در اقدامی انتقامجویانه اعلام کرد کسبوکارهایی را که در این وبسایت قرار گرفتهاند، از دید جستوجوکنندگان خود پنهان میکند و Shopcity را به این طریق جریمه کرد. چنینی اتفاقی دامنگیر سایت Shopcorona.com نیز شد که بهعنوان راهنمای کسبوکارهای محلی شهر کورونا واقع در ایالت کالیفرنیا فعالیت میکرد. گوگل در اظهارنظر خود اعلام کرد نتایج مربوطبه این وبسایت در صفحات ۵ و ۶ یا ۷ به بعد نمایش داده میشوند که کمتر از ۱ درصد از کاربران از آنها بازدید میکنند.
Shopcity درنهایت مجبور شد به کمیسیون تجارت فدرال ایالات متحده شکایت کند؛ زیرا اعتقاد داشت گوگل به ناحق اقدام به بهبود نتایج جستوجو برای کسبوکارهای متصل یا دلخواهی خود میکند. بااینحال، علنیشدن شکایت این استارتاپ موجب شد رسانههای همسو با گوگل اقدام به تمرکز بیشتر روی ماجرا کنند و نقدهای واردشده بر الگوریتمهای مورداستفادهی این جستوجوگر در هیاهوی رسانهای محو شود.
نشریهی Gigaom در مقالهای در نوامبر۲۰۱۱، ادعا کرد چنین شکایتهایی از مایکروسافت نشئت میگیرد. نویسندهی مقاله اعتقاد داشت بیشتر شکایتهایی که علیه گوگل صورت میگیرد، وکلای نزدیک به مایکروسافت ارائه میدهند و مؤسسههای کوچک نمیتوانند هزینههای مربوطبه چنین دعاوی حقوقی و گرفتن وکیلهای سرشناس را پرداخت کنند؛ پس حتما شرکت بزرگ دیگری در پشتپرده وجود دارد که از چنین استارتاپهایی علیه گوگل حمایت میکند.
در مورد حقوقی مربوطبه Shopcity نیز، گری ریبَک وظیفهی دفاع از این استارتاپ مقابل گوگل را برعهده داشت. وی یکی از وکلای بسیار سرشناس درزمینهی قوانین ضدانحصار است که مسئول کمپین مایکروسافت علیه سرویس گوگلبوک نیز بوده است. این نشریه مایکروسافت را متهم میکند که از استارتاپهای کوچک بهعنوان سپری برای دعاوی حقوقی علیه گوگل استفاده کرده است. کالین پِیپ، همبنیانگذار Shopcity، در دفاع از استارتاپ خود و اظهارنظر دربارهی گفتههای نشریهی Gigaom اعلام کرد:
ما پلتفرم وسیع و جامعی برای تجارتهای محلی ایجاده کردهایم؛ بههمیندلیل، شرکتهایی مانند بوفالونیوز که تحت مالکیت هولدینگ Berkshire Hathaway است، اقدام به همکاری با ما و پرداخت هزینههای درخورتوجه برای کسب مجوز و فعالیت در سیستم ما کرده است. درحقیقت، گوگل بهتازگی از سیستم چنددامنهای ما الگوبرداری کرده و قصد دارد در جوامع محلی نیز حضور پیدا کند. این مسئله نشانگر این است که مسیر درستی در پیش گرفتیم؛ اما کپیبرداری گوگل از ما نمونهای ساده و ناقص نیست؛ بلکه این شرکت بهصورت جدی درحالپیگیری این مسئله است. گوگل اعلام کرده فضای محلی اهمیت بسیار زیادی برای آنها دارد و بدون شک آنها انگیزهی لازم برای جلوگیری از پیشرفت سایر شرکتها و استارتاپها دراینزمینه را دارند. حال اگر جلوگیری از رشد رقیب و خرید دامنههای آتی آنها و جلوگیری از گسترش آنها به سایر شهرها نباشد، چرا گوگل با منابع عظیم خود چنین کاری انجام ندهد؟
بااینحال کمیسیون تجارت فدرال ایالات متحده درنهایت اعلام کرد گوگل قوانین ضدانحصار را نقص نکرده و این شرکت را از مورد حقوقی مذکور تبرئه کرد. در سوی دیگر، مقامهای اروپایی دیدگاه بسیار متفاوتی به مسئله داشتند و نقدهای جدی به الگوریتمهای مورداستفادهی این شرکت اهل مانتینویو وارد کردند. پس از تحقیقات بسیار طولانی و پدیدارشدن موارد مشابه با شکایت Shopcity، اتحادیهی اروپا اعلام کرد گوگل محصولات رقبای خود را در نتایج جستوجو تنزل داده و منافع خود را در نتایج ترویج داده است. این امر باعث شد گوگل در سال ۲۰۱۷ مبلغ ۲.۷۳ میلیارد یورو جریمه شود.
جریمهی سال ۲۰۱۷ فقط ابتدای راه برای جریمههای سهگانهی گوگل بود و در سال بعد، این شرکت مجبور به پرداخت۵ میلیارد دلاری بهدلیل نقص قوانین ضدانحصار در سیستمعامل اندروید شد. در اوایل سال جاری میلادی نیز، گوگل باردیگر با جریمهی ۱.۷ میلیارد دلاری مواجه شد که مربوطبه رفتارهای رقابتی ناسالم این شرکت در سرویسهای تبلیغاتی موتور جستوجوی خود بود. مقامهای اروپایی اعتقاد دارند گوگل از سلطهی خود بر اینترنت برای برتریدادن به سرویسهای خریدش استفاده میکند.
چنین جریمههایی حتی اگر از رقم میلیارد دلار نیز تجاوز کنند، تأثیر چندانی بر اقتصاد غولهای بزرگ فناوری نخواهند داشت؛ اما نکتهی مهم این است که هریک از تصمیمهای اتحادیهی اروپا موجب میشود شرکت خاطی فعالیتهای اقتصادی خود در نواحی مختلف را اصلاح کند تا به رقابت ناسالم و نقص قوانین ضدانحصار پایان داده شود. حتی با پایانیافتن موارد حقوقی، کمیسیون اروپا همچنان به نظارت بر فعالیتهای گوگل ادامه میدهد تا مطمئن شود راهکارهای این شرکت برای جبران نقصهای موجود مناسب خواهد بود.
در همین زمان، شکایتهای بیشتر علیه گوگل ادامه مییابد و درنهایت، اتحادیهی اروپا همچنان به گوگل نزدیک باقی میماند تا مطمئن شود سلطهی گوگل بر حوزهی جستوجو در هیچیک از بازارهای فعلی آن یا بازارهای آینده، موجب نقص قوانین ضدانحصار نخواهد شد.
نشانههای بزرگتری نیز وجود دارد که موجب شده بررسی موشکافانه از شرکتهای بزرگ فناوری دربارهی نقص قوانین ضدانحصار افزایش پیدا کند. یکی از فعالیتهای این شرکتها در رقابت ناسالم، ازبینبردن پلتفرمهای نوپا یا ضعیفتر رقیب است که به یکی از مباحث داغ سیاسی در ایالات متحده تبدیل شده است.
با زیر ذرهبین رفتن گوگل، فشارهای واردشده روی رقیبهای آن و استارتاپهای نوظهور کاهش پیدا کرده است. برای مثال، گوگل بهتازگی و در سکوت خبری، موتور جستوجوی DuckDuckGo را به فهرست موتورهای جستوجوی پیشفرض مرورگر کروم اضافه کرده که تمرکز اصلی آن، روی حفظ حریم شخصی کاربران در هنگام جستوجو است.
این قابلیت هماکنون در ۶۰ کشور مختلف دردسترس است. موتور جستوجوی گفتهشده سابقهی فعالیت طولانی دارد و بهلطف حفاظت از حریم شخصی کاربران خود توانسته رشد ثابت و پایداری در سالهای اخیر تجربه کند. بدون شک اضافهشدن به فهرست موتورهای جستوجوی پیشفرض کروم بزرگترین موفقیت اخیر DuckDuckGoبوده است؛ زیرا توانسته تنها در طی یک شب و با یک بهروزرسانی مرورگر کروم، به ۶۰ بازار جدید معرفی شود.
مرور قوانین ضدانحصار و توجه بیشتر به آنها موجب میشود پلتفرمهایی که در گذشته متحمل ضرر شدهاند، دوباره قدرت احیاشدن را بهدست آورند. همچنین، این قوانین کمک شایانی به رقیبهای خردهپای گوگل میکند. استارتاپهایی مانند Presearch رکورد یک میلیون کاربر را ثبت کرده و تعداد کاربران فعال ماهانهی آن به رقم ۲۵۰ هزار نفر در نسخهی آزمایشی رسیده است. بااینحال، طیف مخاطب چنین استارتاپی محدود است و بیشتر گیکها و علاقهمندان به ارزهای مجازی را شامل میشود.
درهرصورت، همچنان شاهد سلطهی گوگل بر صنعت موتورهای جستوجو خواهیم بود؛ اما اتفاقهای اخیر مانند بادی است که موجب شده غولهای فناوری کمی به لرزش بیفتند. بدون شک نگرانیهای اجتماعی دربارهی پلتفرمهای بسیار وسیع و تأثیر آنها، یکی از عوامل مهم در معطوفشدن توجه عموم و دولتها به چنین مسئلهای بوده است. حتی تحلیلگران نیز به این مسئله جذب شدهاند و بسیاری از دیدگاه دانشگاهی به موضوع میپردازند. دغدغههای گفتهشده موجب شده بحث نظارت بر اینترنت دوباره بر سر زبانها بیفتد؛ اما آیا نظارت دولتها بر اینترنت باعث بهبود شرایط میشود یا به انحصار بیشازپیش شرکتهای بزرگ و کاهش حریم شخصی کاربران کمک میکند؟
پلتفرمهای بزرگ توانستهاند با ارائهی سرویسهای تجاری رایگان به کاربران، به شبکههای عظیم کاربرمحور تبدیل شوند؛ اما این ساختار به اصطلاح رایگان مانند مار چندسری است که چهرههای زشت آن در بسیاری از موارد در سالهای اخیر نمایان شده است. ارائهی اطلاعات نادرست در فیسبوک بر ضددموکراسی، استفاده از یوتیوب بهعنوان ابزاری برای ترویج سخنان نفرتانگیز و افراطی و استفادهی نازیها و حزبهای نئونازی از توییتر بهعنوان فضایی امن برای یافتن اعضا و تأثیر بر سایر افراد، از نمونههای تأثیرات مخرب سرویسهای رایگان پلتفرمهای بزرگ است.
افزونبراین، تبلیغات گستردهای که در همهجای اینترنت شاهد آنها هستیم، نمونهی دیگری از تأثیرات مخرب است و شرکتهای بزرگ معتقدند درقبال سرویسهای رایگان، حق نمایش تبلیغات برای کاربران خود را دارند. جریان عظیم دادههای جمعآوریشدهی کاربران و امکان بهرهبرداریهای تجاری یا سوءاستفاده از آنها نیز از سایر مشکلات پلتفرمهای بزرگ است. همچنین، همیشه شاهد اخباری مبنیبر درز دادههای کاربران به بیرون هستیم که نشان میدهد این شرکتها دقت لازم در نگهداری از دادههای جمعآوریشده را انجام نمیدهند.